
وای بر ما، زیرا که روز به زوال نهاده است و سایه های عصر دراز می شوند و هستیِ ما چون قفسی که پُر از پرندگان باشد، از ناله های اسارت لبریز است، و میان ما کسی نیست که بداند که تا به کِی خواهد بود. موسم حصاد گذشت و تابستان تمام شد، و ما نجات نیافتیم. مانند فاخته برای انصاف می نالیم و نیست. انتظار نور می کشیم، و اینک ظلمت است.
فروغ فرخزاد: خانه سیاه است